طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طبقه بندی موضوعی

آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست
وانکه بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟

وانکه سوگند خورم جز بسر او نخورم
وانکه سوگند من و توبه ام اشکست کجاست؟

وانکه جانها بسحر نعره زنانند ازو
وانکه ما را غمش از جای ببردست کجاست؟

جان جانست و گر جای ندارد چه عجب؟!
این که جا می طلبد در تن ما هست کجاست؟

غمزۀ چشم بهانه ست و زان سو هوسیست
وانکه او در پس غمزه ست دلم خست کجاست؟

پردۀ روشن دل بست و خیالات نمود
وانکه در پرده چنین پردۀ دل بست کجاست؟

عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
وآنکه او مست شد از چون و چرا رست کجاست؟
باران سیفی
۱۸ خرداد ۸۹ ، ۱۶:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست
وانکه بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟

وانکه سوگند خورم جز بسر او نخورم
وانکه سوگند من و توبه ام اشکست کجاست؟

وانکه جانها بسحر نعره زنانند ازو
وانکه ما را غمش از جای ببردست کجاست؟

جان جانست و گر جای ندارد چه عجب؟!
این که جا می طلبد در تن ما هست کجاست؟

غمزۀ چشم بهانه ست و زان سو هوسیست
وانکه او در پس غمزه ست دلم خست کجاست؟

پردۀ روشن دل بست و خیالات نمود
وانکه در پرده چنین پردۀ دل بست کجاست؟

عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
وآنکه او مست شد از چون و چرا رست کجاست؟
باران سیفی
۱۸ خرداد ۸۹ ، ۱۶:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یهو دلم گرفت، ترسیدم، از از دست دادن مهر تو ترسیدم... لاف زدن آسونه، اما کی می تونه تو عمل همونقدر مرد باشه که تو حرف زدن ادعا می کنه...دلم پر می کشه دور گنبد طلایی امام غریبی که باورمه رحم می کنه به بی پناهی و تنهایی ام و زیر لب زمزمه می کنم:
الا غریب خراسان رضا مشو که بمیرد
اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد
...
باران سیفی
۱۷ خرداد ۸۹ ، ۱۷:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

یهو دلم گرفت، ترسیدم، از از دست دادن مهر تو ترسیدم... لاف زدن آسونه، اما کی می تونه تو عمل همونقدر مرد باشه که تو حرف زدن ادعا می کنه...دلم پر می کشه دور گنبد طلایی امام غریبی که باورمه رحم می کنه به بی پناهی و تنهایی ام و زیر لب زمزمه می کنم:
الا غریب خراسان رضا مشو که بمیرد
اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد
...
باران سیفی
۱۷ خرداد ۸۹ ، ۱۷:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست

مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست

گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست

برق یمانی بجست باد بهاری بخاست
طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست

غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست

صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست

درد دل دوستان گر تو پسندی رواست
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست

بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست
گر تو قدم مینهی تا بنهم چشم راست

از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست

با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست

سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست

باران سیفی
۱۷ خرداد ۸۹ ، ۱۵:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست

مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست

گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست

برق یمانی بجست باد بهاری بخاست
طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست

غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست

صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست

درد دل دوستان گر تو پسندی رواست
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست

بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست
گر تو قدم مینهی تا بنهم چشم راست

از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست

با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست

سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست

باران سیفی
۱۷ خرداد ۸۹ ، ۱۵:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
...و بسیار خلق در خود می نگرد و حق را نمی شناسد
امام محمد غزالی

باران سیفی
۱۷ خرداد ۸۹ ، ۱۰:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
ای خداااااااا
یکی پیدا شه به این رفیق ما بگه هر کی گفت سلام غرض و مرض نداره!! دیگه خسته شدم بس داستان سرایی های صد من یه غاز خاله زنکی اش رو شنیدم، یعنی قطار از روت رد شه بهتره تا پای حرفاش بشینی! ای بابا...
این جور وقت ها است که آدم قدر تنهایی رو می دونه ها، همنشین خوب و دوست با اصالت که جای خود. خدایا توفیق مصاحبت، همنشینی و همزیستی! با بهترین بندگانت رو نصیب منِ مفلوک بفرماااااا، آمین...

پی نوشت: بکار بردن واژه رفیق در این پست و برای شخص معهود اشتباه بود. استعمال! واژه هم کلاسی برای ایشان کافی است!
باران سیفی
۱۶ خرداد ۸۹ ، ۲۰:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
.اگر همه عالم نور گیرد، تا در چشم نوری نباشد هرگز آن نور را نبیند
فیه مافیه مولانا

باران سیفی
۱۵ خرداد ۸۹ ، ۱۱:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر
.اگر همه عالم نور گیرد، تا در چشم نوری نباشد هرگز آن نور را نبیند
فیه مافیه مولانا

باران سیفی
۱۵ خرداد ۸۹ ، ۱۱:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر