وانکه در پرده چنین پردۀ دل بست کجاست؟
سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ۰۴:۵۸ ب.ظ
آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست
وانکه بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟
وانکه سوگند خورم جز بسر او نخورم
وانکه سوگند خورم جز بسر او نخورم
وانکه سوگند من و توبه ام اشکست کجاست؟
وانکه جانها بسحر نعره زنانند ازو
وانکه جانها بسحر نعره زنانند ازو
وانکه ما را غمش از جای ببردست کجاست؟
جان جانست و گر جای ندارد چه عجب؟!
جان جانست و گر جای ندارد چه عجب؟!
این که جا می طلبد در تن ما هست کجاست؟
غمزۀ چشم بهانه ست و زان سو هوسیست
غمزۀ چشم بهانه ست و زان سو هوسیست
وانکه او در پس غمزه ست دلم خست کجاست؟
پردۀ روشن دل بست و خیالات نمود
پردۀ روشن دل بست و خیالات نمود
وانکه در پرده چنین پردۀ دل بست کجاست؟
عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
وآنکه او مست شد از چون و چرا رست کجاست؟
۸۹/۰۳/۱۸