طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طبقه بندی موضوعی

کور

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۴۷ ق.ظ
.اگر همه عالم نور گیرد، تا در چشم نوری نباشد هرگز آن نور را نبیند
فیه مافیه مولانا

۸۹/۰۳/۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
باران سیفی

نظرات  (۳)

«بدان که در دل انسان چشمی است که گاهی از آن به نام عقل و گاهی روح و گاهی نفس انسانی یاد می کنند. که در اینجا ما آن را اصطلاحاً عقل می نامیم و می گوییم عقل به سبب والایی مرتبه سزاوارتر است که نور نامیده شود تا آن نور محسوس. عقل، غیر خود و صفات خود را درمی یابد. دانایی خود و دانایی خود و به دانایی خود و دانایی خود به دانایی دانایی خود را تا بی نهایت ادراک می کند؛ حال آن که چشم آنچه را که دور یا بسیار نزدیک است درک نمی کند ولی عقل، دور و نزدیک نزدش یکسان است. با چشم به هم زدنی به آسمان ها بالا رفته و در لحظه ای به زمین فرود می آید. همچنین چشم تنها ظاهر و سطح بیرونی اشیا را درک می کند ولی عقل به باطن اشیاء راه یافته و حقیقت آنها را درک می کند و حکمت را استنباط می کند و نکته آخر آن که چشم از رؤیت همه معقولات و بیشتر محسوسات ناتوان است حال آن که همه موجودات در حوزه ادراک عقل اند.»
نور نور چشم خود نور دل است
نور چشم از نور دلها حاصل است

ناز نور نور دل نور خداست
کاو ز نور عقل و حس پاک و جداست
«خلق الله الخلق فی ظلمه ثم رش علیهم من نوره » . عالمیان مشتی خاک بودند در ظلمت خود بمانده، در تاریکی نهاد متحیر شده، همی از آسمان ازلیت، باران انوار سرمدیت باریدن گرفت، خاک عبهر گشت و سنگ گوهر گشت، رنگ آسمان و زمین به قدوم قدم او دیگر گشت. گفتند: خاکی است همه تاریکی و ظلمت، نهادی می باید همه صفا، لطیفه ای پیوند آن نهاد گشت. عبارت از آن لطیفه این آمد:« رش علیهم من نوره ». گفتند یا رسول الله این نور را چه نشان است؟ گفت:« اذا ادخل النور القلب انشرح الصدر. »

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی