طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طبقه بندی موضوعی

۵۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۸۹ ثبت شده است

ابکنى ان بکیت یا خیر هادى
و اسبل الدمع، فهو یوم الفراق

یا قرین البتول، اوصیک بالنسل
فقد اصبحا حلیف اشتیاق

ابکنى و ابک للیتامى و لا تنس
قتیل العدى بطف العراق

فارقوا فاصبحوا یتامى حیارى
یحلف اللَّه فهو یوم الفراق
باران سیفی
۱۰ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۹:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
هوا بهشتیه بهشتیه
خنکیه بارون و عطر محبوب شب مامان حسابی مستم کرده
فکر میکنم و انتظار و دوست داشتن مبهم ریشه کرده تو دلم رو مزه مزه می کنم
طعم عجیبی داره. دوستش دارم، حالا تهش هر چی می خواد باشه باشه
باور دارم مهر هدیه ای از جانب توست
آخر قصه ام رو هر جور دوست داری بنویس، بهت ایمان دارم، خدایی که اونقدر بزرگه که از بزرگ شدن محرومم نمی کنه
ته همه قصه هاش زیباست
باران سیفی
۰۹ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۷:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
خُوَیْلَدَ، فَوَضَعَتْنی، وَ اَنَا مِنْ ذلِکَ النُّورِ، اَعْلَمُ ما کانَ وَ ما یَکُونُ وَ ما لَمْ یَکُنْ
نَحْنُ وَسیلَتُهُ فی خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ، وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فی غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اَنْبِیائِهِ. قولها علیهاالسلام فی وصف الشیعة
اِنْ کُنْتِ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناکِ، وَ تَنْتَهی عَمَّا زَجَرْناکِ عَنْهُ، فَاَنْتِ مِنْ شیعَتِنا، وَ اِلاَّ فَلا
اِنَّ شیعَتَنا مِنْ خِیارِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، کُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالی اَوْلِیائِنا وَ مُعادى اَعْدائِنا وَ الْمُسَلِّمِ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا، لَیْسُوا
باران سیفی
۰۸ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۲:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

کم کم دارم پی به عمق قلبم می برم، وه که چه لطافتی...
خدایا
می خوام تا تهش برم، تا اوج، تا خود تو...
کمکم کن
باران سیفی
۰۴ ارديبهشت ۸۹ ، ۲۲:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
آدم تو این دنیای مجازی امنیت نداره آقا. آدم متجددی نیستم ،از آخرین پیشرفتهای تکنولوژیک استفاده می کنم اما ذاتا سنتی ام. می دونی، نمی شه گفت منافع این بیشتره یا معزلات اون، اما انصافا از بین رفتن حریم خصوصی و امنیت و اینا... تو دنیای مجازی امروز واقعا مشکل بزرگیه، حالا خوبه من آدم زیاد فعالی تو شبکه های مجازی نیستم، یعنی در واقع اصلا نیستم. امروز متوجه شدم ازچهار روز پیش کسی که نمی دونم کیه از انگلستان ایمیل بنده رو مورد تجاوز قرار داده! این احساس بدی بهم می ده، خیلی بد، انگار از خونه ام دزدی کرده باشن، حتی خیلی بدتر، ارزش مایملک معنوی و روحی و عاطفی که امروزِ روز هممون راحت وارد دنیای بی در و پیکر مجازی می کنیم گاها خیلی بیشتر از سرمایه و دارایی های مادیه، یکی نیست بگه من که تو ایمیل و کامپیوترم نه عکس جذاب دارم و نه فیلم گیرا! و نه عضو هیچ فرقه ای هستم و نه کله ام بوی قورمه سبزی میده، برا چی باید مورد حمله سایبر قرار بگیرم اونم ازانگلیس!؟ حالا هی میگن به روباه پیر اعتماد کنین;) بابا جون به اینا رو به بدی به فیهاخالدون آدم کار دارن! والا
باران سیفی
۰۲ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۱:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
آدم تو این دنیای مجازی امنیت نداره آقا. آدم متجددی نیستم ،از آخرین پیشرفتهای تکنولوژیک استفاده می کنم اما ذاتا سنتی ام. می دونی، نمی شه گفت منافع این بیشتره یا معزلات اون، اما انصافا از بین رفتن حریم خصوصی و امنیت و اینا... تو دنیای مجازی امروز واقعا مشکل بزرگیه، حالا خوبه من آدم زیاد فعالی تو شبکه های مجازی نیستم، یعنی در واقع اصلا نیستم. امروز متوجه شدم ازچهار روز پیش کسی که نمی دونم کیه از انگلستان ایمیل بنده رو مورد تجاوز قرار داده! این احساس بدی بهم می ده، خیلی بد، انگار از خونه ام دزدی کرده باشن، حتی خیلی بدتر، ارزش مایملک معنوی و روحی و عاطفی که امروزِ روز هممون راحت وارد دنیای بی در و پیکر مجازی می کنیم گاها خیلی بیشتر از سرمایه و دارایی های مادیه، یکی نیست بگه من که تو ایمیل و کامپیوترم نه عکس جذاب دارم و نه فیلم گیرا! و نه عضو هیچ فرقه ای هستم و نه کله ام بوی قورمه سبزی میده، برا چی باید مورد حمله سایبر قرار بگیرم اونم ازانگلیس!؟ حالا هی میگن به روباه پیر اعتماد کنین;) بابا جون به اینا رو به بدی به فیهاخالدون آدم کار دارن! والا
باران سیفی
۰۲ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۱:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را

سروبالای کمان ابرو اگر تیر زند
عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را

دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت
سر من دار که در پای تو ریزم جان را

کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن
تا همه خلق ببینند نگارستان را

همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
تا دگر عیب نگویند من حیران را

لیکن آن نقش که در روی تو من می​بینم
همه را دیده نباشد که ببینند آن را

گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
که محالست که حاصل کنم این درمان را

پنجه با ساعد سیمین نه به عقل افکندم
غایت جهل بود مشت زدن سندان را

سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را

سر بنه گر سر میدان ارادت داری
ناگزیرست که گویی بود این میدان را
باران سیفی
۰۱ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۸:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را

سروبالای کمان ابرو اگر تیر زند
عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را

دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت
سر من دار که در پای تو ریزم جان را

کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن
تا همه خلق ببینند نگارستان را

همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
تا دگر عیب نگویند من حیران را

لیکن آن نقش که در روی تو من می​بینم
همه را دیده نباشد که ببینند آن را

گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
که محالست که حاصل کنم این درمان را

پنجه با ساعد سیمین نه به عقل افکندم
غایت جهل بود مشت زدن سندان را

سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را

سر بنه گر سر میدان ارادت داری
ناگزیرست که گویی بود این میدان را
باران سیفی
۰۱ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۸:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
ازم نخواه چیزی بگم
از هر کی دلگیر باشی از دل و دلدار توقع داری آرومت کنن
اما نمی دونم با دلگیری از دل و دلدار چیکار باید کرد
....
باران سیفی
۰۱ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۷:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
ازم نخواه چیزی بگم
از هر کی دلگیر باشی از دل و دلدار توقع داری آرومت کنن
اما نمی دونم با دلگیری از دل و دلدار چیکار باید کرد
....
باران سیفی
۰۱ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۷:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر