کوچیکی ام یادم رفته بود، اونقدر غرق خودم شده بودم که داشتم همه چیزو از دست می دادم. اومدم با خودم حرف بزنم و به خودم بگم: باور کن اونقدر کوچیکی که قبل از اونکه به خودت بجنبی همه چیز تموم شد، حواستو جمع کن غافل نمونی، بیدار شو، یادت نره اصلت، یادت نره هدفت، یادت نره...
گاهی اونقدر غرق می شیم تو آرزوها و افکارمون که غافل می مونیم از همه چی. غافل...
یادت باشه حبِّ همه چیز از بین رفتنیِ جز خودش، یادت باشه دنیا کوتاهتر و حقیرتر از اونیه که فریبشو بخوری و بتونی بهش اعتماد کنی. یادت باشه کوچیکی، خیلی کوچیک، اما باید بار سنگینی رو به سلامت ببری از این گذرگاه پر خطر، یادت باشه، همین.