روح را یک چند در این منزل اعراف صفت- که میان بهشت عالم صفات خداوندی است و دوزخ عالم هستی- بدارند، و به شراب شهود بقایای صفات وجود از او محو می کنند. پی در احتباس روح، و غلبات شوق او به حضرت، و تصرفات واردات غیبی، انواع کرامات بر ظاهر و باطن پدید آمدن گیرد.
اگر رونده در این مقام بدین نعمتها بازنگرد به چشم خوش آمد، از حضرت منعم بازماند، و اگر خاک متابعت در دیده جان کشد مستحق مطالعه آیات کبری گردد. این آن عتبه است که خون صد هزار صدّیق بر خاک امتحان ریخته شد و آب به آب برنیامد!
ای بسا روندگان صادق و طالبان عاشق، که در خرابات ارواح به جام کرامات مست طافح شدند، و ذوق شرب آن شراب بازیافتند، و در مستی عجب و غرور افتادند، و هرگز روی هشیاری و بیداری ندیدند! و آن کرامات را بت وقت خویش ساختند و زنّار خوش آمد آن بر بستند و روی از حق بگردانیدند، و فرا خلق آورند...