طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طبقه بندی موضوعی

۴۸ مطلب در دی ۱۳۸۹ ثبت شده است

دیشب بدجوری باهات دعوا کردم و اعصابم داغونه. از اینکه اینقدر تند باهات حرف زدم به شدت نادم و پشیمانم!
خوب حق داشتم دیگه... حالا خوبه عصرش ازت معذرت خواسته بودم واسه سرکشی های قبلی ام! نذاشتم به دو ساعت بکشه!
باران سیفی
۲۹ دی ۸۹ ، ۱۱:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
دلم می خواد شب غرق کنه تمام دنیام رو و سکوت باشه تا همیشه...
عجز فرق داره با تسلیم، تسلیمم قطعا فرق داره با احساس من، هر چی هست غریبِ، یه جور استیصال عاجزانه رضایتمندانه تسلیم وار عصیری...
باران سیفی
۲۸ دی ۸۹ ، ۲۱:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
دلم می خواد شب غرق کنه تمام دنیام رو و سکوت باشه تا همیشه...
عجز فرق داره با تسلیم، تسلیمم قطعا فرق داره با احساس من، هر چی هست غریبِ، یه جور استیصال عاجزانه رضایتمندانه تسلیم وار عصیری...
باران سیفی
۲۸ دی ۸۹ ، ۲۱:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
نیدونم چرا 90% جمله های فارسی ام رو هم باید نیم ساعت توضیح بدم تا طرف بگیره در حالی که به نظر خودم کاملا واضحه :-|
باران سیفی
۲۷ دی ۸۹ ، ۲۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
نیدونم چرا 90% جمله های فارسی ام رو هم باید نیم ساعت توضیح بدم تا طرف بگیره در حالی که به نظر خودم کاملا واضحه :-|
باران سیفی
۲۷ دی ۸۹ ، ۲۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
دیدی اون موقع که گفتم می می دونم بیخود نبود، فکر کن، یعنی اون موقع خود مادر پدره هم هنوز نمی دونستن!!!
دفعه قبلم همینطوری شده بود :)
خدا رو شکر شکر شکر، امیدوارم فرزند سالم و صالحی داشته باشن.
باران سیفی
۲۶ دی ۸۹ ، ۲۲:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
یه لبخند عمیق و کلی آرامشی رو که از تو گرفتم می ذارم اینجا تا یادم بمونه هر چقدرم اذیت بشم باز خدای مهربونم اونقدر بهم لطف داشته که چند دقیقه ای پیش تو بودن همه ناراحتی هام رو از یادم ببره و دوست داشتن، غرقم کنه و تهش از اون همه غصه یه فاتحه بمونه واسه دنیا و عُمّال مفلوکش! و حتی خود تو محو بشی تو نور مهر...

پی نوشت: صدای خش خش خزون فصلی طه رو بذار پای پریود این ماه که قدری کش اومده از دو طرف! دنیا همون دنیاس و من و تو همون آدمها. شادی هام رو همیشه تو حضورتون خرج می کنم، می شناسینم همتون. طه آبستن فراق واسه من، اگه کمتر خنده به لبت میاد بعد عبور. ببخش تلخی گاه به گاه قلمم رو...
* راستی یادت نره به ماهی هام غذا بدی، چشمشون به دستای مهربونته ;)
باران سیفی
۲۶ دی ۸۹ ، ۲۲:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
یه لبخند عمیق و کلی آرامشی رو که از تو گرفتم می ذارم اینجا تا یادم بمونه هر چقدرم اذیت بشم باز خدای مهربونم اونقدر بهم لطف داشته که چند دقیقه ای پیش تو بودن همه ناراحتی هام رو از یادم ببره و دوست داشتن، غرقم کنه و تهش از اون همه غصه یه فاتحه بمونه واسه دنیا و عُمّال مفلوکش! و حتی خود تو محو بشی تو نور مهر...

پی نوشت: صدای خش خش خزون فصلی طه رو بذار پای پریود این ماه که قدری کش اومده از دو طرف! دنیا همون دنیاس و من و تو همون آدمها. شادی هام رو همیشه تو حضورتون خرج می کنم، می شناسینم همتون. طه آبستن فراق واسه من، اگه کمتر خنده به لبت میاد بعد عبور. ببخش تلخی گاه به گاه قلمم رو...
* راستی یادت نره به ماهی هام غذا بدی، چشمشون به دستای مهربونته ;)
باران سیفی
۲۶ دی ۸۹ ، ۲۲:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
هنوزم رقص برف به همون قشنگیه که بود، هنوزم نگاه کردن به دونه هاش هزارهزار عبرتِ از عمر کوتاه و زودگذره...همه چیز همونطوره که بود...باید عجله کرد، باز بعدِ سرما بهار میاد و گرمای خورشید دوباره همه جا رو پر می کنه. باید جنبید وگرنه روسیاهی اش می مونه برای ما....
باران سیفی
۲۶ دی ۸۹ ، ۱۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
عشقی است که از ازل مرا در سر بود. کاری است که تا ابد مرا در پیش است. معذورید که شما را سر و کار با عشق نبوده است. شما خشک زاهدان صومعه نشین حظایر قدس اید! از گرمروان خرابات عشق چه خبر دارید؟ سلامتیان را از ذوق حلاوت ملامتیان چه چاشنی؟...
باران سیفی
۲۶ دی ۸۹ ، ۰۹:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر