حیف که این آدم بزرگها اصلا توجه نمی کنن یه چیزای دیگه ای هست مهم تر از اون چیزاییه که اونا فکر می کنن... که یه عمر دنبالشن و بهش نمی رسن، که تو هیچکدوم از چیزایی که با سرعت بدنبال رسیدن بهش هستن پیداش نمی کنن...
و خوب حواسم هست خوب حواست هست مراقبم باشی و عالم و آدم اگه بخوان تا تو نخوای هیچ برگی از درخت نمی افته و دیگه چه باک از گذار عمر و نزدیک شدن به پایان سفر، که نتیجه رو تنها تو رقم می زنی و بس...
پی نوشت: همه چیز رو که نباید توضیح داد. اینو بعدا فهیمدم!
حیف که این آدم بزرگها اصلا توجه نمی کنن یه چیزای دیگه ای هست مهم تر از اون چیزاییه که اونا فکر می کنن... که یه عمر دنبالشن و بهش نمی رسن، که تو هیچکدوم از چیزایی که با سرعت بدنبال رسیدن بهش هستن پیداش نمی کنن...
و خوب حواسم هست خوب حواست هست مراقبم باشی و عالم و آدم اگه بخوان تا تو نخوای هیچ برگی از درخت نمی افته و دیگه چه باک از گذار عمر و نزدیک شدن به پایان سفر، که نتیجه رو تنها تو رقم می زنی و بس...
پی نوشت: همه چیز رو که نباید توضیح داد. اینو بعدا فهیمدم!
گاهی بعضی رفتارهام برای خودم هم تعجب آوره و می مونم واقعا بالاخره من روشنفکرم یا متعصب؟! اجتماعی ام یا تودار و خجالتی؟! درونگرا هستم یا برونگرا و شلوغ؟! آرومم یا سر به هوا؟! شرّم یا خیر؟! کودکم یا پیر؟! عاقلم یا جاهل؟!!
اینا رو نمی دونم اما اینقدر می دونم که آدم عادی و سر به راهی نیستم! یه چیزی تو مایه های یه تیکه ابر کومولونیمبوس! یه شهاب سنگ! یا شایدم رنگین کمون بعد از بارون بهاری باید باشم و گمون نکنم کسی یا چیزی بتونه پابندش کنه...