طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طبقه بندی موضوعی

از وقتی بعد مدتها تلاش منطقی برای دل نبستن و رام نشدن، غم دلنشین دلتنگی همه وجودم رو پر کرد و مطمئن شدم باید این غم بزرگ و تموم نشدنی رو به جون بخرم؛
 از وقتی مطمئن شدم درد بی درمونم بزرگیه که نه برای ورود اجازه میخواد و نه برای رفتن منتظر دستور و فرمایش و اشاره من می مونه؛
از وقتی مطمئن شدم اصرار و انکار فقط عمیق ترش میکنه و دردش شیرین تر و خواستی تر؛
 تصمیم گرفتم بجای خواستن خواسته و حتی دلسوزی برای او، نخواستن رو تمرین کنم.
تصمیم گرفتم با احترام به اویی که حق داره مثل من شیرینی نخواستن رو بچشه بجای اصرار نابجا، مشق رضایت کنم به هوای دستگیری لطافتت شاید چون منی هم از بر شد الفبای بندگی رو ... 
دوستت دارم...
باران سیفی
۰۱ مهر ۹۲ ، ۲۱:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
گمراهی و سرگشتگی ام، هدایت و لطافت ات...
گناهکاری و حقارت ام، بخشش و دستگیری ات...
باران سیفی
۲۹ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
سخت شیرین و دوست داشتنی،
حسی که هرگز پیش از این تجربه نکرده بودم،
تردید کشدار  و ممتد بین قهر و مهر...
باران سیفی
۲۹ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود
تا منتهای کار من ازعشق چون شود

یار آن حریف نیست که از در درآیدم
عشق آن حدیث نیست که از سر برون شود

دم درکش از ملامتم ای دوست زینهار
کاین درد عاشقی به ملامت فزون شود
...
شیرین تر از اطاعتت نمی شناسم. انتخاب رنج و آسایشش با تو... 
باران سیفی
۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
دلم رو جا گذاشتم و بی خداحافظی برگشتم...
پی نوشت: بی قرارم، درمونده ام، مستاصلم، سرگردونم، موندم بین همه احساسات و افکار و خواسته های متضادی که می تونه درگیر کنه آدم رو، اینقده میدونم که دیگه هیچ امید و پناهی ندارم بین خودم و بقیه آدمها... اینقده میدونم که دیگه هیچی جز تو ندارم. به آبروی امام هشتم، پناهم بده...
باران سیفی
۱۸ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
باران سیفی
۰۸ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
تا وقتی که میله‌های قفس هست، هر کس می‌تواند ادعا کند که اهل پروازهای بلند است. تا وقتی که میله‌های قفس هست، بندهای مرئی و نامرئی، خواسته و نخواسته و دانسته و ندانستهٔ آدم‌ها، مغفول یا مکتوم یا مستتر می‌ماند؛ حتّی برای خودشان...

سید مهدی شجاعی
کمی دیرتر
باران سیفی
۰۷ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
هر که را در طلب همت او قاصر نیست...
باران سیفی
۰۶ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بدون شرح است!
اصل مطلب تویی و بس.
من، زندگی، و حاشیه هایم، الباقی همه در حد همین پی نوشتهای نیم خطی هم نیستند...
باران سیفی
۲۶ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می روند
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده ایم

هر چه از دنیا و عقبی راحت و آسایش است
گر تو با ما خوش درآیی ما از آن آسوده ایم

باغبان را گو اگر در گلستان آلاله ایست
دیگری را ده که ما با دلستان آسوده ایم
...
پی نوشت: تو را به داده و نداده، تو را به خواستن و نخواستن، تو را به فراغت از داشتن و نداشتن، تو را به آرامش ات شکر...
باران سیفی
۲۶ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر