ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم...
جمعه, ۵ اسفند ۱۳۹۰، ۰۳:۵۶ ب.ظ
ترسم از ناامیدی نیست
از نبودن امیدیِ که نیست...
از نبودن امیدیِ که نیست...
پی نوشت: وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ...
۹۰/۱۲/۰۵