طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طبقه بندی موضوعی

تو از خواری همی نالی نمی بینی عنایت ها
مخواه از حق عنایت ها و یا کم کن شکایت ها

تو را عزت همی باید که آن فرعون را شاید
بده آن عشق و بستان تو چو فرعون این ولایت ها

خنک جانی که خواری را به جان ز اول نهد بر سر
پی اومید آن بختی که هست اندر نهایت ها

از آن دریا هزاران شاخ شد هر سوی و جویی شد
به باغ جان هر خلقی کند آن جو کفایت ها

دلا منگر به هر شاخی که در تنگی فرومانی
به اول بنگر و آخر که جمع آیند غایت ها

اگر خوکی فتد در مشک و آدم زاد در سرگین
رود هر یک به اصل خود ز ارزاق و کفایت ها

سگ گرگین این در به ز شیران همه عالم
که لاف عشق حق دارد و او داند وقایت ها

تو بدنامی عاشق را منه با خواری دونان
که هست اندر قفای او ز شاه عشق رایت ها

چو دیگ از زر بود او را سیه رویی چه غم آرد
که از جانش همی تابد به هر زخمی حکایت ها

تو شادی کن ز شمس الدین تبریزی و از عشقش
که از عشقش صفا یابی و از لطفش حمایت ها

«مولانا»
۸۹/۱۰/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
باران سیفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی