طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طـــه

وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۱ ثبت شده است


اللّهم لا تعذّبنی به ذلّ الحجاب

باران سیفی
۳۱ فروردين ۹۱ ، ۲۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اللّهم لا تعذّبنی به ذلّ الحجاب

باران سیفی
۳۱ فروردين ۹۱ ، ۲۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست

بی‌دلان را عیب کردم لاجرم بی‌دل شدم
آن گنه را این عقوبت همچنان بسیار نیست

ای نسیم صبح اگر باز اتفاقی افتدت
آفرین گویی بر آن حضرت که ما را بار نیست

بارها روی از پریشانی به دیوار آورم
ور غم دل با کسی گویم به از دیوار نیست

ما زبان اندرکشیدیم از حدیث خلق و روی
گر حدیثی هست با یارست و با اغیار نیست
...
باران سیفی
۳۱ فروردين ۹۱ ، ۲۱:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
امروز وقتی از پشت پنجره نوه کوچولوی همسایه رو دیدم که با لذتی که فقط تو نگاه و لبخند شیطنت آمیز گوشه لبش می شد دید، مستِ آب دادن گلهای باغچه بود و بی خبر از صدای مادر و غرغرهای مادر بزرگ، ناخودآگاه باهاش همراه شدم تو این لذت بی بدیل.
نیم ساعتی گذشت و اون عاشقانه آب بازی می کرد و من محوش شده بودم و دزدکی شریک شادیش. 
به قطره های آب نگاه می کردم که چه لغزان رو برگهای بنفشه ها و شب بوها می نشستن و هر از گاهی، شیطنت با ترس و لرز کودک رو که سعی می کرد نگذاره مادر ببینه آب رو مثه فواره پخش می کنه رو هوا تا خودش بجای گلها خیس بشه و چه حالی داره تو این هوای بهاری آب بازی...
یاد وقتی افتادم که همه عشق روزای تابستونم رسیدن بعد از ظهر بود تا به بهونه آب دادن به درختای حیات مادربزرگ اونم تو اون حیات با صفا و پر از دار و درخت، یه دل سیر آب بازی کنم، تازه باید کشیک می دادم که پدربزرگ از خواب بیدار نشه و غرغر کنه واسه هدر دادن آب، آخه یاد گرفته بودم اگه شیلکنگ آب رو با فشار مثه فواره بگیرم بالا، سمت درخت بِه، رنگین کمون درست می شه، البته یادمه سمت درختای دیگه هم امتحان کرده بودم اما نشده بود! سمت خرمالو، آلوچه، سیب، درختهای مو، سمت قفس کبوترا، هیچ کدوم به اندازه درخت به رنگین کمونشون قشنگ نمی شد، سمت درخت گوجه سبز یا زردآلو هم، گاهی، جواب می داد. 
و چه لذتی داشت، خیس شدن زیر شرشر آب، چه لذتی داشت بوی برگ درختا و نعناهای آب خوره بعد از آب پاشی، چه حالی می داد بعد از آب پاشی تو حیات قدم زدن و حس کردن قطره قطره دونه های آبی که از روی برگ درختها می غلطید روی صورتم...
هنوزم باورمه رنگین کمونه پررنگ و جون دار جلوی درخت به، نه بخاطر زاویه آفتاب و جای خاص درخت، که بخاطر خود درخت بود و تک بودنش بین بقیه درختها، آخه هیچ وقت صدای مادربزرگ رو یادم نمی ره که درخت بِه، درخت عمو علی بود، یه درخت خاص....
پی نوشت: عمو علی کوچکترین برادر پدر بود که سالهای آخر جنگ، مفقودالاثر شد و مادر بزرگ هیچ وقت باور نکرد غایب شدن عزیزی رو که همیشه براش حاضر بود و بود...
باران سیفی
۲۰ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
باران سیفی
۱۹ فروردين ۹۱ ، ۱۳:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
Ya sadiqal aqwal ya Muhammad
Ya tahiral akhlaq ya Muhammad
Ya hadiyal akwan ya Muhammad
Ya taja ruslillah ya Muhammad
Ya khayra khalqillah, ya rasulallah

O truthful one in sayings O Muhammad
O pure one in character O Muhammad
O guide of all the worlds O Muhammad
O crown of God’s messengers O Muhammad
O best of creation O Messenger of God

 Ya nabiyyallah, safiyyallah ya Muhammad
Ya waliyyallah, hafiyyallah ya Muhammad
Ya bashirallah, nadhirallah ya Muhammad
Ya habiballah, shafi’allah ya Muhammad
Ya khayra khalqillah, ya rasulallah
Ya badrat tamam
Nuradh dhalam
‘Aliyal maqam
Sayyidul kiram
Monqidhal anam
‘Alaykas salatu wassalam...

O full moon
Light of the darkness
In possession of a high rank
Master of the noble & generous
Saviour of humanity
May peace & blessings be upon you (repeat)

Ya nabiyyallah, safiyyallah,
waliyyallah, Muhammad
Ya habiballah, khalilallah, nadhirallah, Muhammad
Ya khitamal anbiya’i ya rasulallah
Ya imamal atqiya’i ya rasulallah
Ya dawa’a kulli da’i ya rasulallah

O seal of the Prophets, O Messenger of Allah
O leader of the God-fearing, O Messenger of Allah
O cure for every disease, O Messenger of Allah

Ya rabbal Mustafa
Bi jahil Mustafa
O Lord of al-Mustafa
For the sake of al-Mustafa
Ighfiridh dhunub, usturil ‘uyub,
ihdil qulub, likay tatub
Dha’ifi thawab, yamminil kitab,
ab’idil ‘athab, yawmal hisab

Forgive all sins, conceal all faults, guide the hearts,
so that they repent;
Multiply our reward, make our books in our right hands;
make us far from the Fire,
On the Day of Judgement

Ya rasuli, ya habibi, ya nabiyallah
Ya shafi’i, ya bashiri, ya safiyyallah
Ya rasulallah

''Sami Yusuf''
Click to Listen...
باران سیفی
۰۸ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر